پیام معاون پژوهشی دانشگاه علم و فرهنگ:
فرهیختگان نجات بخش وضعیت تولید علم و فناوری باشند
فرهیختگان جامعه آستین همت بالا زده و نجات بخش وضعیت تولید علم و فناوری واقعی در جامعه باشند.
دکتر علیرضا آقابابایی مبارکه – معاون پژوهشی دانشگاه علم و فرهنگ به مناسبت هفته پژوهش پیامی به شرح زیر صادر کرد:
" به نام خدا "
جامعه ایرانی و محیط پیرامونی دانشگاهها و مراکز پژوهشی لبریز از مسائل حل نشده و آکنده از فرصتها و تهدیدها است. حتی در فضای درونی این موسسات نیز مسائل بسیاری وجود دارد. به طور طبیعی مورد انتظار است که علم و فناوری تولید شده در این مراکز، به کمک جامعه آمده، پاسخگو و رافع مسائل باشد. در این راستا سنجش علم به منظور هدایت و راهبری در جهت رفع مشکلات اجتنابناپذیر است. بررسی شاخصهای سنجش علم دلالت بر رشد تولید علم در ایران دارند اما از سوی مقابل بر خلاف بسیاری از کشورهای توسعهیافته برخی از سنجهها و مولفههای دیگر اقتصادی و توسعهای (مانند درصد تولید ناخالص ملی) با رشد شاخصهای تولید علم سازگاری و همخوانی ندارند. اگرچه در دنیا همواره تلاش شده است که سنجههای سنجش علم به گونهای انتخاب و کالیبره شوند که علم از شبه علم جدا شود، اما همچنان سنجهها میتوانند به گزارشهای ناصواب منجر شوند. در این میان اگر اهل علم و پژوهش به درستی به پایهها و مفاهیم اصلی برای تولید علم و علمسنجی توجه کنند، این شاخصها نشانگرهای درستی خواهند بود.
روشن و بدیهی است که اهداف غایی تولید علم آن است که در طی فرآیندهایی به فناوری و افزایش کیفی و کمی زندگی بشر منجر شوند و بالطبع سنجش سایر پارامترها در کنار علم سنجی هم بدین منظور انجام میشوند. در یک تعبیر بهتر علم تولیدی، فرآیند تبدیل علم به فناوری در معنای عام و در نهایت ارتقاء کیفیت و کمیت زندگی بشری، در اجزاء و در ترکیب، حلقههای یک زنجیر هستند که هر یک باید به تنهایی تنومند باشند و نیز باید به خوبی به یکدیگر متصل شده باشند؛ چه بسا مناسب است که اتصالات از حلقهها نیز قویتر باشند. وضعیت فعلی برخی جوامع پرداختن فقط به یک حلقه و تنومندسازی بیش از حد آن است در حالیکه سایر حلقهها ضعیف و اتصالات هم از آنها ضعیفتر است و در نتیجه، در عمل زنجیری که قابلیت کاربرد داشته باشد در دسترس نیست. روشن است که پس از طی فرآیندها، تولید علم و فناوری باید در گذر زمان در یک جامعه با سایر شاخصها و پارامترهای مرتبط از نگاه اهل فن، تناسب و سازگاری داشته باشد و بطور عملی و ملموس باعث افزایش و ارتقاء سطح کیفی و کمی زندگی جوامع بشری گردد.
حال سوال اینجاست که برای رسیدن به این نقطه آرمانی چه باید کرد و دلیل عدم حصول این نقطه در شرایط فعلی در جامعه ایرانی چیست؟
به نظر میرسد عامل بروز مشکل و عامل حل آن یک منشأ است. فرهیختگان و اهل علم به معنای عام، عامل و منشأ هستند. هرگاه اهل علم و فرهیختگان به تولید علم کاغذی و شبه علم بپردازند عامل و منشأ مشکل هستند و هر گاه به تولید علم واقعی بپردازند عامل و منشأ حل مشکل هستند.
دسته اول شبه فرهیختگان هستند که از فرهیختگان جدا میشوند. البته نفس این تعبیر خود محل اشکال است و این سوال مطرح میشود که مگر میتوان شبه فرهیخته داشت؟ بله متأسفانه فرهیختگانی پیدا شدهاند که شاخصها و سنجههای سنجش علم را بصورت سطحی هدف گرفتهاند و بر پایه ظاهر معیارها و سنجهها به تولید شبه علم میپردازند اما بطور طبیعی این شبه علم با سایر شاخصهای توسعه جامعه نامتناسب و نامتناجس هستند و از آن مهمتر جامعهای لبریز از مسائل حل نشده در کنار کتابخانههایی آکنده از تولیدات شبه علم بر جای مانده است! و البته در یک تعبیر سادهتر مسائل جامعه توسط فرهیختگان نه تنها حل نشده است بلکه این نوع از فرهیختگان خود به مسائل جامعه اضافه شدهاند. بنابراین انتظار میرود که فرهیختگان جامعه (و نه شبه فرهیختگان که به واقع سربار مشکلات جامعه هستند) آستین همت بالا زده و نجاتبخش وضعیت تولید علم و فنآوری واقعی در جامعه باشند. اگرچه که سیاستگذاران نیز در این مهم نقش حیاتی دارند اما روح اصلی حاکم بر سنجههای علم وابسته به نقش و عملکرد محققین و نخبگان است. در واقع شاخصها اعدادی بیش نیستند و امید آن است که در هر حال در جامعه ایرانی سره از ناسره جدا شود؛ شبه علم و شبه فرهیخته حذف شوند و مسائل و مشکلات مبتنی بر علم و فناوری حل شوند. پس چه وظیفهی سترگی بر دوش فرهیختگان و اهل علم سنگینی میکند!
علیرضا آقابابایی مبارکه
معاون پژوهش و فناوری دانشگاه علم و فرهنگ